شوش وسیعترین محوطه باستانی ایران است. در هیچ نقطه از جهان نیز محوطهای نیست که بیش از 2 هزار سال پایتخت یک امپراتوری قدرتمند باشد. شهر باستانی شوش 2هزار و یکصد سال پایتخت عیلامیان بود و 220 سال نیز پایتخت هخامنشیان شد. این موضوع، اهمیت تاریخی شوش را مشخص میکند.
اگرچه هخامنشیان پایتختهایی مانند تختجمشید، پاسارگاد، همدان و اندکی از بابل را نیز داشتند ولی پایتخت سیاسی و رسمی امپراتوری هخامنشی شهر شوش بود.تاریخ تمدن عیلامیان نیز براساس کاوشهای صورت گرفته در شوش بود که مشخص شد. هرچند در اسناد موجود از آشوریان نامی از تمدن عیلامی برده شده بود ولی کاوشهای باستانشناسی در شوش بود که مشخص کرد تمدن عیلامی از چه تاریخی شروع شد و چه زمانی به پایان رسید. کتیبهها و خطوط زیادی نیز از شوش به دست آمد که همه آنها خوانده و مشخص شد که خط عیلامی در طول این 2 هزار و چند صد سال چه مراحلی را طی کرد.
کاخ هخامنشیان یا همان آپادانای موجود در شوش نیز اگرچه هخامنشیان کاخهای دیگری در تختجمشید، همدان و بابل نیز داشتهاند، از نخستین آپاداناهای ساخته شده در ایران است. ساخت آپادانا در تختجمشید، حتی 6 سال پس از ساخت کاخ آپادانا در شوش شروع شد. قدمت تاریخی شوش حتی از تختجمشید نیز بیشتر است. باستانشناسهای فرانسوی معتقدند که شوش بر اثر زلزله و مرگ طبیعی نابود شده ولی در کاوشهایی که من به همراه همکاران خود در طول سالها و بهمدت 11 سال در شوش انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که این شهر بر اثر حمله اسکندر مقدونی به ایران ویران شد.
درست است که شوش پس از حمله اسکندر در زمان هخامنشیان دیگر پایتخت نشد ولی همیشه بهعنوان یکی از شهرهای مهم ایران شناخته میشد. در دوران داریوش که ضرب سکه در ایران مطرح شد شوش از جمله شهرهایی بود که سکه نقرهای ضرب میکرد نه سکه مسی و همین موضوع بیانگر اهمیت تاریخی این شهر است. در دوره اسلامی نیز که شوش توسط «ابوموسی اشعری» فتح شد، صاحب یکی از نخستین مساجد احداث شده در ایران و در قرن نخست هجری بود. تا جایی که در قرن دوم هجری مسجد بزرگتری جایگزین همان مسجد شد. شوش به اندازهای اهمیت یافت که حتی «منصور حلاج» بهدلیل عقاید خود ناچار به گریختن از عراق شد، 6 ماه در آن شهر پناه گرفت و بهدلیل جمعیت زیاد شهر شناخته نشد. شوش تا قرن پنجم هجری جمعیت زیادی داشت که از همین جمعیت بالا میتوان به وسعت آنروز شوش پی برد.
بهدلیل اتفاقات 2قرن ششم و هفتم هجری بود که نه تنها شوش بلکه جندی شاپور و عسگرمکرم نیز بهطور کل فراموش شد. «شوشتر» و «دزفول» هم دیگر رونق گذشته را نداشت تا آنکه در سال 1898 میلادی که «دمورگان» برای کاوشهای باستانشناسی به شوش رفت. شوش در آنزمان تنها منحصر به مقبره دانیال بود و چیز دیگری آنجا به چشم نمیخورد. دمورگان با بیش از 2هزار کارگر به مدت 6ماه به کاوش در شوش پرداخت و نخستین ساکنان شوش که پس از قرنها زندگی را به این شهر تاریخی بازگرداندندهمان گروه کارگرانی بودند که در کاوشها مشغول به کار شدند و همانجا اسکان یافتند تا به امروز که این نوشتار به بیان اهمیت شوش پرداخته است.
*سرپرست ایرانی کاوشهای شوش